خاندوزی در یادداشتی نوشت: برخی می گویند دیگر کار از کار گذشته است، برگرداندن چادر بر سر خانم هایی که بی حجابی پیشه کردند تقریبا محال است و به این واسطه شاید صدا از کسی هم در نمی آید.

به گزارش رادکانا؛ آزادی فراقانونی، مسأله‌ای که مسیح علی نژاد و اپوزوسیون خارج نشین آن را در قالب بازی با واژه‌ها تحت عنوان «حجاب اجباری» مطرح می‌کنند، تابستان هم که مشود قلاب برخی از این اپوزیسیون‌های ضد نظام جمهوری اسلامی به حجاب بانوان ایرانی گیر می‌کند و در قالب پویش‌هایی مثل چهارشنبه سفید برای عوامل ضد ایرانی در آمریکا و انگلیس دم تکان می‌دهند.

برخی از جوانان ایرانی به دلیل بی‌برنامگی مسئولان فرهنگی محصور تبلیغات ضد انقلاب شدند، حتی فراموش می‌کنند که منادی آن‌ها به دلیل آزادی فراقانونی که در لندن به دنبالش بوده مورد تجاوز و شرارت سه مرد شرور آن هم در جلوی دیدگان فرزندش قرار می‌گیرد.

اما با تمام وقاحت از این اپوزیسیون می‌شنویم که می‌گویند «بی حجابی من به خودم ربط داره تو نگاه نکن» و انتظار دارند در ایران این اتفاق بیفتد ولی در ماجرای لندن و تمدنی که از آن سخن می‌گویند مسأله چیز دیگری می‌شود و آن فضاحت به بار می‌آید.

« بی‌حجابی من به خودم مربوطه» بار‌ها در فیلم‌های ارسالی مهره‌های سوخته اپوزسیون‌های غرب نشین و یا فریب خورده چنین عواملی در ایران شنیده می‌شود، حتی بدتر از آن با هوچیگری بی‌حجابی خود را به مسائل نظام گره می‌زنند و تمام کاسه و کوزه‌هایی این عوامل دست نشانده و یا فریب خورده غربی سر فرد مسلمان و دلسوزی که شاید پدر خانواده است و در قلمرو زندگی خود می‌خواهد فرزندش را از هرج و مرج‌های اجتماعی نجات دهد می‌شکند.

همه این مسائل برای این است که در برابر حجم انبوهی از جوانان دستگاه‌های فرهنگی امر برنامه‌ریزی مناسبی نداشتند، مسأله حجاب تنها به یک سمینار و همایش خلاصه شده است و نهایت امر این است که این مسائل آموزشی در یک مکان تفریحی برگزار شد.

گلستان هم از این دایره مستثنا نیست، فاجعه حتی به دلیل حجم بالای مسافر و گردشگر عمیق‌تر هم می‌شود، لذا برخی از دلسوزان استان گردشگری را متضاد با ترویج بی‌فرهنگی می‌بینند، شاید هم علتش در تبلیغات تور‌های گردشگری در استان گلستان و نحوه جذب گردشگر در برخی از مکان‌های تفرجگاهی است، نادیده انگاری ضوابط «رعایت حجاب» که از دیدگاه برخی از متولیان تور‌های گردشگری یک مزیت شمرده می‌شود.

تا صحبت از این ماجرا‌ها نیز می‌شود انگ مخالفت با اقتصاد گردشگری و ورشکستگی فعالان اقتصادی در این عرصه‌زده می‌شود، بی‌آنکه تجزیه و تحلیلی درستی در این مسیر اتفاق بیفتد که چرا زائران رضوی که میلیون‌ها نفر در استان برآورد می‌شوند اکثرا به صورت گذری از این استان عبور می‌کنند.

تنها برخی ایام پیک مثل بهار و تابستان آن هم برای تعداد محدود ظرفیت اقامتگاه‌های گردشگری استان پر می‌شود و این مسأله یعنی حضور افراد بی‌حجاب شاید خود مانع از حضور حجم گسترده‌ای از خانواده‌های متدین در برخی از چنین اقامتگاه‌ها شده باشد، کاش حداقل به ازای هر ۱۰ مورد اقامتگاه با چنین پارامتر‌هایی یک اقامتگاه مختص خانواده با رعایت مواضع شرعی در نظر می‌گرفتند و شاید با جدی‌تر شدن مبحث گردشگری مذهبی در استان ورق بر می‌گشت، موضوعی که شاید دستگاه‌های مثل اوقاف، تبلیغات اسلامی استان می‌توانستند ورود قوی‌تری به آن داشته باشند.

برخی هم می‌گویند دیگر کار از کار گذشته است، برگرداندن چادر بر سر خانم‌هایی که بی‌حجابی پیشه کردند تقریباً محال است و به این واسطه شاید صدا از کسی هم در نمی‌آید و تا اتفاقی هم می‌افتد می‌گویند نیروی انتظامی چرا برخورد نمی‌کند.

پاشنه آشیل همه این مشکلات هم از حوزه مدلینگ منشأء می‌گیرد، تقریباً فروشگاه عرضه محصولات متناسب با پوشش بانوان گلستانی خیلی کم پیدا می‌شود و تنوع در آن هم بسیار کم است، از این رو بسیاری از خانم‌های گلستانی گلایه دارند و می‌گویند برای پیدا کردن یک لباس مناسب باید ساعت‌ها در بازار بچرخند و آخر هم آن چیزی که می‌خواهند گیرشان نمی‌آید.

همه این اتفاقات در حالی رقم می‌خورد که متولیان فرهنگی در خواب خرگوشی به سر می‌برند و این در حالی است که دشمنان ما شبانه روزی برای فروپاشی کانون خانواده و ساخت تمدن وابسته ایرانی به فرهنگ غربی در تلاش هستند، شاید هفته ازدواج هم بهانه‌ای شود و برخی از افراد سر از لاک بیرون بیاورند و از برنامه‌هایی که هیچ وقت اجرا نمی‌شود سخن بگویند.

یادداشت به قلم داود خاندوزی؛ فعال رسانه‌ای استان گلستان

انتهای پیام/